:: بعضی از معامله گران تحت تاثیر نامگذاری هایی برای الگوها هستند که در تحلیل کندلها نیز اثر گذار است. نظر شما چیست؟

نیسون: بله. ولی در واقع نام الگوها، تا حدی نمایانگر پیام الگو هستند. برای مثال Shooting Star عکس Hammer است و آن کندلی است با شاخ بلند و بدنه ای کوتاه در پایین کندل که بمانند ستاره دنباله دار می باشد. طرف مقابل Bullish engulfing، Bearsih Engulfing است. این ممکن است غیر معمول بنظر برسد ولی الگوها قابل توصیف و تفسیرند.

:: آیا الگوی خاصی را از نظر قابل اعتماد بودن نسبت به بقیه الگوها در نظر دارید؟

نیسون: ژاپنی ها می گویند "شخصیتی که سهام بخود می گیرد مانند صورت انسانهاست، دوتای آنها مثل هم نیست." الگوی قطعی در بازار قطعی کارا ست و بقیه الگوها درست کار نمی کنند. این یک سعی و خطاست.

برای مثال من روی "نزدک" دقیق شده ام و دیده ام که Evening Star به زیبایی در "نزدک" جواب می دهد و آن ترکیبی از سه کندل است که بعد از یک رالی بوجود می آید. کندل اول سفید با بدنه بلند است، کندل دوم با بدنه کوتاه اما با گپی بالارو ایجاد می شود، کندل سوم برنگ سیاه است بطوریکه بقدر کافی در کندل سفید اول نفوذ کرده باشد. ژاپنی ها کندل بالارو را "یانگو" کندل پایین رو را "یینگ" نام گذاشته اند.

وقتی "یانگ" به نهایت خود می رسد سکونی بوجود می آورد، و این رکود به "یینگ" تبدیل می شود. بحث این موضوع دارد طولانی می شود ولی واقعا من هیچ دلیل و ایده ای برای نحوه صدقش در "نزدک" ندارم ولی آن اتفاق می افتد.

:: کندل ها چگونه می توانند بیانگر روحیه بازار باشند؟

نیسون: من کندلها را بعنوان یک عکس رادیوگرافی از عرضه و تقاضای بازار می بینم. یک کندل بلند قامت سفید نشان دهنده این است که بازار در این بازه زمانی، نزدیک پایینترین حد، باز شده و در نزدیک بالاترین تراز، بسته شده است؛ و پیامش هم این است که حرکت بالارو قیمت تحت کنترل می باشد. از طرفی اگر یک کندل بلند قامت سیاه رنگ بوجود آید پس حرکت پایین روی ما تحت کنترل است. اگر شما Spinning Up با یک بدنه کوتاه ببینید، در می یابید که تقلای بازار در جنگ بین خریداران و فروشندگان بالا گرفته است. اگر شما دوجی داشته باشید، یک تعادلی بین قدرت بالارو و پایین رو در بازار ایجاده شده است که شما بالطبع آرزوی دیدنش را در ادامه حرکت رالی نخواهید داشت. در طی یک روند، دیدن Spinning up ها و Doji ها خوشایند نیست. در زمان تشکیل دوجی پیغام گرفته شده از بازار "عدم تصمیم گیری" است و اینکه بازار خسته شده است.

چیزی که نباید فراموش شود این است که بعضی اوقات کمبود علم مورد نیاز، خطرناک می شود. من در اینجا دوست دارم به همه بگویم مبادا قبل از اینکه احساس نزدیکی و هم خانوادگی با کندل ها کنید، بنای معاملات خود را بر پایه کندل ها قرار دهید. مثالی می آورم: دوجی یک کندل برگشتی بالقوه است اما یکی از اعتقادات من این است که نوک شاخ دوجی، تراز مقاومتی را برای ما تشکیل می دهد و اگر قیمت، بالای این تراز مقاومتی بسته شد بقول ژاپنی ها بازار نفسی تازه گرفته است.

در اینجا توجه شما را به جزییاتی چند جلب می کنم. اگر بطور کلی درباره دوجی ها بخواهیم نظر دهیم، میگوییم "دوجی بیانگر عدم قدرت تصمیم گیری بازار است" ولی شایسته تر این است که بگوییم "دوجی سقف است نه کف". الان توضیح می دهم: دوجی دلالت بر سنگینی بازار بطرف پایین دارد. وقتی شما در یک حرکت رالی شاهد تشکیل دوجی باشید می بینید بازاریان دودل هستند که دوجی چگونه عمل خواهد کرد و در واقع امکان ریزش قیمت زیر این سنگینی می رود.

اما وقتی شما شاهد دوجی در طی یک روند پایین رو باشید، اغلب اوقات بازار به حرکت نزولیش ادامه می دهد. این از نکات ریزی است که شما با مشاهده هزاران چارت به آن خواهید رسید.

می توایند مثالی از شرایط لازم برای گرفتن پوزیشن خرید بزنید؟

نیسون: یکی از تکنیکهایی که من دوست دارم از آن استفاده کنم الگوی Bullish Engulfing بعنوان منطقه حمایتی است. "نزدک 100" در 23 و 24 جولای یک الگوی Bullish Engulfing داشت - توضیح مکرر اینکه این الگو کندل سفیدی است که کندل سیاه قبل را در برگفته است - در این الگو Low 1.192 بود که منطقه حمایتی قوی محسوب می شد. در اینجا تفکر خرید می تواند در بازار مطرح باشد. در این کندل بازار حرکت رالی خود را انجام داد اما سپس در 5 آگوست در 1.205 یک کف قیمتی دیگر ساخت. این کف بالاتر از کف الگوی Bullish Engulfing خود را مستقر نمود و بازار حرکت رالی خود را از آنجا شروع کرد پس یک ساختار بالقوه در جهت خرید نزد الگوی Bullish Engulfing پدید آمد. در این نمونه شما می توانستید به انتظار تاییدیه بنشینید تا بعد از بلوک سیاه 5 آگوست یک کندل با Open بالاتر ایجاد شود. S/L شما نیز پایین Low الگوی Bullish Engulfing می باشد.

این مصاحبه ادامه دارد...