برنده و بازنده فعال بودن بسیار مهم است. به عبارت دیگر باید برای سود کردن اقدام کنیم و از ترید های ضرر ده هم خارج شویم. شما نباید در برابر بازار منفعل عمل کنید. آرزو کردن، امید داشتن و دعا کردن دقیقا کاری است که ما را منفعل می کند.

به طور کلی هیچ ایرادی ندارد که آرزو کنیم، امید داشته باشیم و دعا کنیم. همه ما امید داریم و آرزو می کنیم تا اتفاقات خوبی برایمان بیفتد که ایرادی هم ندارد. اما در ترید کردن هیچ جایی برای این مساله وجود ندارد. مشکل آنجاست که ما آرزو می کنیم، امید داریم و دعا می کنیم تا بازار در جهتی حرکت کند که ما میخواهیم.

این مساله ما را در برابر بازار منفعل می سازد و سبب می شود تا یک برنده و بازنده فعال نباشیم. وقتی شما آرزو می کنید، امید دارید و دعا می کنید تا بازار در جهت حاصی حرکت کند در حقیقت از خودتان سلب مسئولیت کرده اید. اما همانطور که می دانید، مسئولیت بر عهده بازار نیست بلکه بر عهده خودمان است.
به عبارت دیگر، فقط ما در برابر نتایجمان مسئولیم. آرزو کردن، امید داشتن و دعا کردن تا اینکه بازار کاری را انجام دهد که ما میخواهیم، بسیار مهلک است. در بسیاری اوقات، ما را فلج می کند و باعث می شود کاری را که در جهت منافعمان است انجام ندهیم.

این مساله برای این اتفاق می افتد که بازار در بسیاری از موارد درجهتی که ما میخواهیم حرکت نمی کند. در بسیاری از موارد آرزو کردن، امید داشتن و دعا کردن باعث می شود تا در عقیده مان در مورد بازار قفل شویم. یک مساله که باید به یاد داشته باشید این است که الزاما عقیده شما در مورد بازار درست نیست. و بدتر از این، عقیده شما می تواند درست باشد اما زمان مناسبی را انتخاب نکرده باشید. اما مشکلی نیست! برای اینکه موفق باشید لازم نیست تا همیشه عقید شما درست از آب در آید. اما نباید بر عقیده خود در برابر بازار لجبازی کنید و امید داشته باشید بازار در جهتی خاص حرکت کند.
بازار فقط در جهتی حرکت میکند که دستورهای خرید و فروش به آن دیکته می کند. متاسفانه دعا کردن شما تاثیری در جهت حرکت بازار نخواهد گذاشت. هر زمانی خود را در حال آرزو کردن، امید داشتن و دعا کردن یافتید شاخص بسیار خوبی است که نشان می دهد شرایط تحت کنترل شما نیست و مسلما زمان مناسبی است تا از پوزیشن خود خارج شوید و یا ارزیابی دوباره ای از پوزیشن خود داشته باشید.

خیلی راحت می توان به عادت آرزو کردن، امید داشن و دعا کردن دچار شد (مخصوصا تریدرهای تازه کار)، اما همانطور که می بینید این مساله یک اشتباه بزرگ است. به طور واضح باید با متحمل شدن هر هزینه ای از این اشتباه جلوگیری کنید چون این مساله هرگز در جهت منافع شما نخواهد بود و همواره موفقیت در شرایطی که رابطه منفعل داریم، سخت و مشکل می باشد. چیزی که می تواند کمی گمراه کننده باشد درک شهودی ماست (ندای درونی ما که به ما می گوید چه کاری انجام دهیم) که به اشتباه شبیه آرزو کردن، امید داشتن و دعا کردن می تواند باشد. مارک داگالاس در کتاب The Disciplined Trader این مساله را توضیح می دهد:
"یک اشتباه دیگر هم وجود دارد که انجام می دهیم و نباید آن را با آرزو کردن و امید داشتن اشتباه بگیریم. سیگنال واقعی شهودی - سطح بالاتری از دانش و شعور که قدم بعدی ما را نمایان می سازد - که همیشه در جهت منافع ماست و بسیار شبیه آرزو کردن و امید داشتن به نظر می آید. بعبارت دیگر، مشکل بودن شناسایی تفاوت بین این دو، که باعث می شود این دو را با هم قاطی کنیم، یکی از دلایلی است که اجازه نمی دهد تا همیشه به شهود خود اطمینان کنیم. روشی که وجود دارد تا بتوانید با اطمینان از یک سیگنال واقعی شهودی مطمئن شوید این است که محیط ذهنی خود را از هر چیزی که سبب آرزو کردن و امید داشتن می شود خالی کنید و هیچ جبهه گیری در مورد اینکه چه کاری باید انجام شود نداشته باشید. شما می توانید آرزو کنید و امید داشته باشید که بازار برگردد، یا ضرر خود را قطع کنید و به دنبال فرصت مناسب بعدی بگردید و این مساله مستلزم آن است که شما محیط ذهن خود را از هر چیزی که باعث جبهه گیری شما و در نتیجه آرزو کردن و امید داشتن می شود، خالی کنید. هر قدر دلیل کمتری برای آرزو کردن و امید داشتن، داشته باشید درهنگامی که این احساس خاص به شما دست می دهد می توانید سیگنال شهودی درست را درک کنید و آن را با راحتی و اطمینان بیشتری دنبال نمایید. درک شهودی همواره شما را در جهت مناسب تامین نیازتان هدایت می کند".

"شمــــا می توانید آرزو کنید و امید داشته باشید که بازار بر گردد، یا ضرر خود را قطع کنید و خود را آماده کرده تا از فرصت بعدی استفاده کنید"