اسکار فیگوئرا وقتی فقط ۲۱ سال داشت اولین بار در المپیک حاضر شد. او در دسته ۵۶ کیلوگرم با رکورد خوب ۲۸۰ کیلوگرم در مجموع به مقام پنجم رسید. مقامی که برای یک وزنه بردار کلمبیایی در دسته سبک وزن، مقامی نسبتا خوب به شمار میرفت. دو سال بعد در یک وزن بالاتر نقره رقابتهای قهرمانی جهان را به دست آورد و نامش را سر زبانها انداخت. یک سال بعد از این نقره، با یک کیلوگرم اختلاف به مدال نرسید و چهارم شد.
سال ۲۰۰۸ اسکار فیگوئرا با قدرت وارد صحنه مسابقات شد. او با رکورد ۳۰۴ کیلوگرم در مجموع مدال طلای مسابقات پان آمریکن را تصاحب کرد. نماینده کلمبیا با آمادگی فوقالعادهای که داشت، یکی از شانسهای کسب مدال در المپیک پکن بود. سرنوشت اما بازی دیگری در نظر داشت. فیگوئرا در حرکت یک ضرب به شدت مصدوم شد و از دور رقابت کنار رفت. تصاویر مصدومیت او آنقدر دلخراش بودند که رسانههای دنیا امکان انتشار کامل آنها را نداشتند.
فیگوئرا به کلمبیا برگشت و دستش را جراحی کرد. سه هفته بعد رسانههای این کشور اعلام کردند پزشکان دارویی در محل آسیبدیدگی تزریق کردهاند که حس را از دست او گرفته. اسکار فیگوئرا، دست راستش را از دست داد.
بازگشت قهرمان
دنیای وزنهبرداری آماده خداحافظی با یکی از استعدادهای خوبش بود. کسی انتظار نداشت ورزشکاری که در المپیک به شدت مصدوم شده و دست راستش را تقریبا از دست داده، بار دیگر در رقابتهای حرفهای حاضر شود. اسکار فیگوئرا اما کسی نبود که تسلیم شود. او برگشت و ۴ سال دیگر دوباره به المپیک رسید. نمایش فیگوئرا در لندن فوقالعاده بود. رکورد ۳۱۷ کیلوگرم مجموع او با نماینده لهستان برابر بود اما به خاطر وزن کمتر مدال نقره را تصاحب کرد.
ماموریت انجام شد!
نایب قهرمان شدن در المپیک ۴ سال بعد از یک مصدومیت وحشتناک که میتوانست پایان دوران حرفهای هر ورزشکاری باشد، به نظر پایان خوبی برای فیگوئرا بود. جنگجوی کلمبیایی اما فقط به یک پایان فکر میکرد. ۸ آگوست ۲۰۱۶، او که حالا یکی از باتجربههای وزن ۶۲ کیلو به شمار میرود، در ریو روی تخته رفت. وزنهبردار ۳۳ ساله کلمبیایی با نمایش خیرهکنندهاش و رکورد مجموع ۲۱۸ کیلوگرم مدال طلای المپیک را تصاحب کرد. او حالا یک تصویر تاریخی دیگر دارد.
فیگوئرا یک بار دیگر به ما ثابت کرد اراده انسان میتواند هر چیزی را شکست دهد.
او می توانست اکنون یک ورزشکار سابق مغموم بدشانس و فراموش شده باشد. اما تصمیم گرفت که به یک قهرمان شکست ناپذیر جسور ماندگار تبدیل شود. همه ما می توانیم آن قهرمان را در درون خود بیدار کنیم و به جای تمرکز بر بدشانسی ها و بدبختی ها و بدبیاری ها، بر اهداف خود متمرکز شویم.